گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشت

نوشته هایی مختصر ازمن نیز بخوانید ادامه مطلب ها یادتون نره


بیانات رهبر معظم انقلاب درباره خشونت

نظر شما راجع به خشونت چیست؟ شما از رحمت و منطق و گفتگو می گویید، اما همچنان کسانی از جناحهای گوناگون بر طبل خشونت می کوبند. این را چگونه باید علاج کرد؟
 درباره خشونت از دو منظر می شود نگاه کرد؛ یا به عبارتی این طور بگوییم: در دو فاز می شود مسأله ی خشونت را مورد ملاحظه قرار داد. یک فازِ اخلاقی و حقوقی است، یک فازِ تبلیغاتی و جنگ روانی است. اینها را نباید با هم مخلوط کرد. در زمینه حقوقی و اخلاقی، تکلیف ما با خشونت معلوم است. بارها هم گفته ایم که هر کس به صورت غیر قانونی به حقوق افراد تعدّی می کند و خشونت می ورزد، محکوم است. اسلام هم عقیده اش همین است. در اسلام حتّی مجازاتهایی مثل حد و قصاص و امثال اینها، برای جلوگیری از خشونت است. کسی که آدمکشی و دزدی در سرشت اوست، برای این که جلوِ او را بگیرند، حد و قصاص و مجازاتی معیّن کرده اند. دراین باره هیچ بحثی نیست. بنده بارها گفته ام، در نماز جمعه هم گفته ام که با یکی دانستن معنای خشونت و مجازات اسلامی مخالفم؛ از هر جناحی هم باشد، فرق نمی کند. وقتی کار بدی صورت گرفت، نمی شود گفت که مثلاً فلان جوانِ خوب، یا فلان جوانِ فلان جناح، یا فلان جوان وابسته به فلان جا این کار را کرده، پس از بدی آن کار یک مقدار کم می شود؛ نه. وقتی بد است، بد است؛ در این هیچ بحثی نیست. اما یک فاز تبلیغاتی هم وجود دارد که یک جنگ روانی علیه انقلاب راه انداخته است. اوّلین بار چه کسانی اسم خشونت را به عنوان یک نقطه منفی برای کشور ما در دنیا مطرح کردند؟ همان کسانی که دستشان تا مرفق در خون بیگناهان فرو رفته است - یعنی امریکاییها - همان کسانی که تا به حال هر کسی را می خواستند، در دنیا غیرقانونی ترور می کردند؛ اما حالا می خواهند آن را قانونی کنند! اینها هستند که از خشونت دم می زنند و خشونت را تقبیح می کنند. رادیوی صهیونیستی و صهیونیستها هستند که راجع به خشونت بحث می کنند. اینها به صورت مسائل سیاسی و تبلیغاتی مطرح می شود. چیزی نیست که انسان بتواند آن را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرد، تا بخواهد درباره آن اظهارنظری کند. از این هم نباید غفلت کرد. عدّه ای تشنه قدرتند، یا مریضند و یا سفیه اند؛ لذا همان حرفها را مجدّداً تکرار می کنند. امام بزرگوار را که مظهر رحمت و عطوفت بود، به خشونت متّهم می کنند. امام یک انسان عارف و حقیقتاً مظهر رحمت بود؛ مردی که آن گونه با صلابت انقلاب را پیش می برد، در مقابل مسائل عاطفی آن قدر دقیق بود. من چند بار این را در شخص امام تجربه کردم.
در یکی از سفرهای من به یکی از استانهای کشور، مادر اسیری که بعد، فرزندش به شهادت رسید، پیش من آمد و جمله ای را که حاکی از ارادت به امام بود، گفت و تأکید کرد که من آن را به ایشان بگویم. من آمدم به امام گفتم، دیدم ایشان مثل یک انسانِ به شدّت رنجور، درهم شد و اشک چشمش را پُر کرد. در زمان جنگ نیز که بچه ها قلّکهای پولشان را برای کمک به جبهه به نماز جمعه آورده بودند و هدیه می کردند، من فردای آن روز خدمت امام رفتم. ایشان این منظره را از تلویزیون دیده بود و به قدری به هیجان آمده و متأثّر به نظر می رسید که من واقعاً تعجّب کردم! 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کاش اینقدر معطل پرسش نمیشدم
Designed By Erfan Powered by Bayan